اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فریب دادن

نویسه گردانی: FRYB DʼDN
فریب دادن . [ ف ِ / ف َ دَ ] (مص مرکب ) فریفتن . گول زدن . مقابل فریب خوردن :
نیز فریبم ندهد طمع و جمع
نیز حجابم نشود بود و باد.

خاقانی .


بصبح وشام که گلگونه ای و غالیه ای است
مرا فریب مده ، رنگ و بوی باده بیار.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.