گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فریدون صفت نویسه گردانی: FRYDWN ṢFT فریدون صفت . [ ف ِ رِ ص ِ ف َ ] (ص مرکب ) پیروز و کامیاب . برجسته و برتر : این فریدون صفت به دانش و رای وآن به کیخسروی رکیب گشای . نظامی .رجوع به فریدون شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود