اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فریشته دل

نویسه گردانی: FRYŠTH DL
فریشته دل . [ ف ِ ت َ / ت ِ دِ] (ص مرکب ) فرشته سیرت . فرشته خو. پاکدل :
به روی او نگر از جمل بنی آدم
اگر نه آدمیی دیده ای فریشته دل .

سوزنی .


رجوع به فرشته خو و فریشته خوی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.