اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فریفته شده

نویسه گردانی: FRYFTH ŠDH
فریفته شده . [ ف ِ / ف َ ت َ / ت ِ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گول خورده . فریب خورده :
فریفته شده می گشت در جهان آری
چنو فریفته بود این جهان فراوان را.

ناصرخسرو.


رجوع به فریفته شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.