گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فسخ کردن نویسه گردانی: FSḴ KRDN فسخ کردن . [ ف َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زایل کردن . || باطل کردن . (فرهنگ فارسی معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود