اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فسون خوان

نویسه گردانی: FSWN ḴWAN
فسون خوان . [ ف ُ خوا / خا] (نف مرکب مرخم ) فسون خواننده . فسونگر :
دشمن از آن گل که فسون خوان بداد
ترس بر او چیره شد و جان بداد.

نظامی .


آن فسون خوانان که در تن جان به افسون میدهند
پیش آن لعل فسون خوان لب ز افسون بسته اند.

نظامی (از آنندراج ذیل افسون پرداز...).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.