اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فصل کردن

نویسه گردانی: FṢL KRDN
فصل کردن . [ ف َ ک َدَ ] (مص مرکب ) جدا کردن . ضد وصل کردن :
ما برای وصل کردن آمدیم
نی برای فصل کردن آمدیم .

مولوی .


|| سرانجام دادن و تمام کردن کاری : ما را دل از بنها فارغ می باید که باشد که ایشان را بس خطری نیست . کار ایشان را فصل توان کرد. (تاریخ بیهقی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.