فصوص
نویسه گردانی:
FṢWṢ
فصوص . [ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ فَص ّ. (اقرب الموارد) (غیاث ). فصاص . رجوع به فص و فصاص شود.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
فسوس داشتن . [ ف ُ ت َ ] (مص مرکب ) استهزاء کردن . خندیدن و تمسخر کردن . (از یادداشتهای مؤلف ) : چنین داد پاسخ سرافراز طوس که من بر دروغ تو ...
فسوس پذرفتن . [ ف ُ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) تحمل حسرت و دریغ کردن . حسرت بردن . تأسف خوردن : چه بایست پذرفت چندین فسوس ز بیم پی پیل و آو...