اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فضل داشتن

نویسه گردانی: FḌL DʼŠTN
فضل داشتن . [ ف َ ت َ ] (مص مرکب ) برتری داشتن . ترجیح داشتن . بهتر بودن :
حکمت و علم بر محال و دروغ
فضل دارد چو بر حنوط بخور.

ناصرخسرو.


آدمی فضل بر دگر حیوان
بجوانمردی و ادب دارد.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.