اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فضولی کردن

نویسه گردانی: FḌWLY KRDN
فضولی کردن . [ ف ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زیاده از حد خویش گفتن . در تداول عوام ، دخالت کوچکی در گفتار یا کردار بزرگترها. (از یادداشتهای مؤلف ) :
چون فضولی کرد و دست و پا نمود
در عنا افتاد و درکور و کبود.

مولوی .


کم فضولی کن تو در حکم قدر
درخور آمد شخص خر با گوش خر.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.