اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فطیر

نویسه گردانی: FṬYR
فطیر. [ ف َ ] (اِخ ) عید یهود و نصرانیان . (یادداشت مؤلف ). از اعیاد یهود. (اقرب الموارد) :
گر نبارد فیض باران عنایت بر سرم
لابه بر گردون رسانم چون جهود اندر فطیر.

سعدی .


رجوع به فطیرخواران شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
فطیر. [ ف َ ] (ع اِ) خلاف خمیر یعنی ناخاسته و هرچه زودی و شتابی کرده شود از وقت ادراک آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خمیر برنیامده...
این واژه اربی است و پارسی آن این است: چاپات čãpãt (پارسی دری: چاپاتی)
نان فطیر. نانی را گویند که خمیر آن را مایه نزده باشند و برنیامده و نرسیده باشد. (برهان ). نان بی خمیرمایه . (منتهی الارب ). در تداول مردم گناباد، فطیر...
بیسکویت دریایی (انگلیسی: Hardtack) یا بیسکویت فطیر، یک نوع ساده از تردک یا بیسکویت است که فرمول ساخت ساده و در عین حال ماندگاری بسیار بالایی دارد. موا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.