اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فقاع گشودن

نویسه گردانی: FQAʽ GŠWDN
فقاع گشودن . [ ف ُ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) فقاع گشادن . لاف زدن . نازیدن . بالیدن :
من فقاع از عشق آن رخ بعد از این خواهم گشودن
چون فقاعم عیب نتوان کرد اگر جوشی برآرم .

اوحدی .


رجوع به فقاع گشادن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.