اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فکنده سپر

نویسه گردانی: FKNDH SPR
فکنده سپر. [ ف َ / ف ِ ک َ دَ / دِ س ِ پ َ ] (ص مرکب ) مغلوب .(یادداشت مؤلف ). شکست خورده . تسلیم شده :
راست گفتی هزیمتی سپهند
خسته و جسته و فکنده سپر.

فرخی (دیوان ص 101).


چه عجب داری از فکنده سپر
شرم عثمان ز رعب پیغمبر.

سنائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.