گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فلج کردن نویسه گردانی: FLJ KRDN فلج کردن . [ ف َ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دستگاهی را از کار انداختن . کاری را خواباندن و به آن ادامه ندادن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود