اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فلک سواری

نویسه گردانی: FLK SWʼRY
فلک سواری . [ ف َ ل َ س َ ] (حامص مرکب ) سواری بر فلک . بلندپروازی . مرکب بر آسمان راندن . فلک پیما بودن :
رستمی کز فلک سواری رخش
هم بزرگ است و هم بزرگی بخش .

نظامی .


کرده فلک از فلک سواری
رویین دز قطب را حصاری .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.