گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فلک شناس نویسه گردانی: FLK ŠNAS فلک شناس . [ ف َ ل َ ش ِ ] (نف مرکب ) ستاره شناس . آنکه علم فلک داند : فلک شناس نداند براستیت شناخت ملک ستای نداند بواجبیت ستود.مسعودسعد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود