اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فنا

نویسه گردانی: FNA
فنا. [ ف ِ ] (ع اِ) فناء. رجوع به فِناء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
فناء نفس . [ ف َ ءِ ن َ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فلسفه و تصوف ) یکی از مراتب قوه ٔ عقل عملی است ، و آن بیرون آمدن از خودبینی و مقصو...
فناء فی ا. [ ف َ ءُ فِل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح تصوف ) تبدیل صفات بشریت به صفات حق تعالی و خصایص الهی است . (فرهنگ مصطلحات عرفا، سید...
فنا گردیدن . [ ف َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) نابود شدن . فنا شدن . مقابل فنا کردن : اما سخن درست این باشدکز ذات و صفات خود فنا گردد. عطار.چون قل...
فنا پذیرفتن . [ ف َ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) فانی شدن . نابود شدن : چنانکه خرج سرمه اگرچه اندک اندک اتفاق افتد آخر فنا پذیرد. (کلیله و دمنه ...
فنع. [ ف َ ن َ ] (ع مص ) فزون و بسیار گردیدن مال کسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بالیدن . || (اِمص ) نیکویی . (منتهی الارب ). |...
فنع. [ ف َ ن ِ ] (ع ص ) مرد بسیارمال . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.