گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فوت کردن نویسه گردانی: FWT KRDN فوت کردن . [ ف َ / فُوک َ دَ ] (مص مرکب ) فوت شدن . رجوع به فوت شدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. ناشناس ۱۳۹۳/۰۹/۲۰ 0 0 فوت کردن به معنی دمیدن سریع و متمرکز برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود