فوط
نویسه گردانی:
FWṬ
فوط. [ ف ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ فوطه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فوطه و فوته شود.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
فوت گردیدن . [ ف َ / فُو گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) فوت شدن . || گذشتن و از دست رفتن فرصت : فرصتی چون هست دل را کن تهی از اشک و آه وقت چو...
دون، فوت و وقت واژه هایی اربی می باشند و پارسی جایگزین این است:
ماژیرام mãžirãm (سنسکریت: ماچیرَم mãĉiram)
همتای پارسی این سه واژه ی عربی، این است: ماچیرام mācirām (سنسکریت: māciram) ***فانکو آدینات 09163657861