فوط
نویسه گردانی:
FWṬ
فوط. (اِخ ) پسر سوم حام . (قاموس کتاب مقدس ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
فوت گردیدن . [ ف َ / فُو گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) فوت شدن . || گذشتن و از دست رفتن فرصت : فرصتی چون هست دل را کن تهی از اشک و آه وقت چو...
دون، فوت و وقت واژه هایی اربی می باشند و پارسی جایگزین این است:
ماژیرام mãžirãm (سنسکریت: ماچیرَم mãĉiram)