اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فیض

نویسه گردانی: FYḌ
فیض . [ ف َ ] (اِخ ) علی اکبربن محمد.از نویسندگان و شاعران و خطاطان مشهور قم و پدر مرحوم آیت اﷲ میرزا محمد فیض است . کتیبه ٔ ضریح آستانه ٔ قم به خط ثلث از آثار اوست . تألیفاتی دارد از جمله : 1- جنگ و تذکره ای در ادبیات و حالات شعرای قم . دیوان اشعار وی نیز ضمیمه ٔ همین کتاب است در مجلدی مشتمل بر بیش از یکهزار صفحه با خط زیبای خود مؤلف ، و در کتابخانه ٔ شخصی عباس فیض در قم نگاهداری میشود. 2- تاریخ قم ، خطی . 3- فرامین فتحعلی شاه . از اشعار اوست :
من و گیسوی تو در هر شب و هر روز نهیم
همچو محنت زدگان بر زبر زانو سر
او به زانو بنهد سر ز رسایی و کشی
من به زانو بنهم سر ز خیالات و فِکَر.

#


چرا دل ببندم در این زندگانی
که این زندگانی دو روزی است فانی
به حق خداوند فرد یگانه
که بی مثل و شبه است و انباز و ثانی
همان صحبت دوستان است و یاران
اگر حاصلی هست در زندگانی .
وی به سال 1312 هَ . ق . در کربلا وفات یافت و در همانجا مدفون گردید.(تاریخ قم ) (انجم فروزان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کل تپه ٔ فیض اﷲبیگی . [ ک ُ ت َپ ْ پ ِ ی ِ ف َ / ف ِ ضُل ْ لاه ب َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای سه گانه ٔ بخش مرکزی شهرستان سقز است . این دهستان ...
ده فیض محمد فخیره . [ دِه ْ ف َ م ُ ح َم ْ م َ ف َ رِ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری ده د...
بیکزاده ٔ فیض اﷲبیگی . [ ب َ دَ ی ِ ف َ ضُل ْ لاه ب َ ] (اِخ ) از ایلات ساکن اطراف مهاباد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 109).از ایلات اطراف ساوجبل...
فیز. [ ی َزز ] (ع ص ) آنکه گوشت ساق وپی او سخت باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
فیظ. [ ف َ ] (ع اِ) مرگ . (منتهی الارب ). || (مص ) مردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به فیظان شود.
گریف فیز. [ گ ِ ] (اِخ ) از دانشمندانی است که در خواندن خطوط مملکت نوبی (سودان کنونی ) زحمات بسیار متحمل شد و به مقصود نزدیک گردید. (از تار...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.