اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فیل بالا

نویسه گردانی: FYL BALA
فیل بالا. (ص مرکب ) پیل بالا. (فرهنگ فارسی معین ). بزرگ و بلند به قامت فیل . پیل اندام . || به مقدار زیاد. فراوان :
از در خاقان کجا فیل افکند محمود را
بدره بردن فیل بالا ۞ برنتابد بیش از این .

خاقانی .


|| توده و خرمن کرده و برهم انباشته .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.