گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قاپ زدن نویسه گردانی: QAP ZDN قاپ زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) از ترکی قاپمق . ربودن . ربودن به جلدی با دست . قاپیدن : سگ پای او را قاپ زد. رجوع به قاپیدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود