اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قادر شدن

نویسه گردانی: QADR ŠDN
قادر شدن . [ دِ ش ُ دَ] (مص مرکب ) توانا شدن . توانائی یافتن :
آنکه مسکین است اگر قادر شود
بس جنایتها از او صادر شود.

سعدی .


بر عجز دشمن رحمت مکن که اگر قادر شود بر تو رحمت نکند. (گلستان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.