اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قارط

نویسه گردانی: QARṬ
قارط. (اِخ ) ابن عتبةبن خالد. هم پیمان بنی زهره . عبدالرحمن بن عوف دختر او را به زنی گرفت . بخاری در تعلیقات نکاح از این داستان یاد کرده و گفته است که ابن سعد آن را در شرح حال عبدالرحمن آورده است . (الاصابة قسم اول ج 5 ص 224).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قارت و قورت .[ ت ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) هنگامه . شارت و شورت .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.