گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قاسم غمزه نویسه گردانی: QASM ḠMZH قاسم غمزه . [ س ِ غ َ زَ ] (اِخ ) (ملا). از جمله ٔ ظرفای بخارا است . و مردی لوند و عاشق پیشه و بی قید است . از اوست این مطلع:شکست بر سر من محتسب سبوی مرادلم شکسته شد و ریخت آبروی مرا.(ترجمه ٔ مجالس النفائس چ 1323 ص 169). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود