قاصی . (ع ص ) قاص . دور. دورشونده . (ناظم الاطباء). بنهایت رسنده . (غیاث ). مقابل دانی به معنی نزدیک
: خجسته مجلس او را سران اهل سخن
سزد که مدح سرایند قاصی و دانی .
سوزنی .
خاص و عام از قاصی و دانی هواخواه تواند
عمرو و زید و جعفر و صالح ، یزید و بایزید.
سوزنی .