اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قاضی

نویسه گردانی: QAḌY
قاضی . (اِخ ) ابراهیم بن عبدالرحیم یا عبدالرحمن بن محمدبن سعداﷲ یا محمدبن ابراهیم بن سعداﷲبن جماعة، ملقب به برهان الدین و معروف به ابن جماعة. رجوع به ابن جماعة ابراهیم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۴ ثانیه
حمیدالدین ابوبکر محمود بن عمر بن احمد المحمودی البلخی , درگذشت 559 هجری قمری .از فضلاء شعر و از دانشمندان زبان پارسی در قرن ششم است . مشهورترین آثار و...
قاضی ابن ابی لیلی . [ اِ ن ُ اَ ل َ لا ] (اِخ ) محمدبن عبدالرحمن بن یسار. رجوع به ابن ابی لیلی محمدبن عبدالرحمن شود.
قاضی ابن ابی دواد. [ اِ ن ُ اَ دُ ] (اِخ ) احمدبن ابی دواد فرج . رجوع به ابن ابی دواد قنسرینی شود.
قاضی ابن زکی الدین . [ اِ ن ُ زَ کی یُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن زکی الدین علی . رجوع به ابن زکی الدین محمد شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قاضی زاده علاءالدین . [ دَ / دِ ع َ ئُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به قاضی زاده گرهرودی عبدالخالق شود.
قاضی عبدالعزیز کوفی . [ ع َ دُل ْ ع َ زِ ] (اِخ ) وی ازعالمان و نخستین کسی است که به سال 622 هَ . ق . قطب الدین ایبک را هنگامی که کودک ب...
قاضی رکن الدین خوئی . [ رُ نُدْ دی ن ِ خ ُ ] (اِخ ) از فقهای بزرگ شافعی قرن ششم و قاضی خوی و مردی مورخ و شاعر و ممدوح خاقانی بود، و در س...
قاضی امیر نظام الدین . [ اَ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عبدالحی استرآبادی بن سید عبدالوهاب . از جمله ٔ اعاظم سادات گرگان است که مدتی مدید به منصب ...
قاضی القضاة علم الهدی . [ ضِل ْ ق ُ ع َ ل َ مُل ْ هَُ دا ] (اِخ ) علی بن ابی احمد حسین طاهربن موسی ، مکنی به ابوالقاسم و مشهور به علم الهدی ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.