قاضی عطأا. [ ع َ ئُل ْ لاه ] (اِخ ) برادر قاضی محمد است . از ارباب کمال عهد خود ممتاز بود و در زمان شاه صفی راه در مجلس شاهی داشته و در صلح پادشاه مزبور و سلطان مراد خواندگار در مملکت ، قطعه ٔ تاریخی به نظم آورده و آن این است :
پادشه روم و شه کامکار
صلح چو کردند بهم اختیار
از پی تاریخ گرفتم قلم
نازده از کلک هنوز این رقم
منهی اقبال در این کهنه دیر
غلغله افکند که الصلح خیر.
(آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 220).