گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قافیه گو نویسه گردانی: QAFYH GW قافیه گو. [ ی َ / ی ِ ] (نف مرکب ) شاعر. (دهار). قافیه گوی : قافله زن یاسمن و گل بهم قافیه گو قمری و بلبل بهم .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود