اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قبازره زدن

نویسه گردانی: QBAZRH ZDN
قبازره زدن . [ ق َ زِرِه ْ زَ دَ ] (مص مرکب ) سینه چاک کردن :
گردون قبازره زده بر انتقام مرگ
مرگش ز راه درز قبای اندر آمده .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.