اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قبا ساختن

نویسه گردانی: QBA SAḴTN
قبا ساختن . [ ق َ ت َ] (مص مرکب ) قبا کردن . پیرهن چاک کردن :
تا مگر وصل تو یک شب وصله ٔ کارم شود
در فراقت پیرهن را ساختم در تن قبا.

سلمان ساوجی .


رجوع به قبا کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.