قبله
نویسه گردانی:
QBLH
قبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه ٔ آن 85 تن است . آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی قالی بافی و راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
قبله ٔ کونین . [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ ک َ ن َ ] (اِخ ) مراد پیغمبر اسلام (ص ) است . (از ناظم الاطباء).
قبله العذارا یعنی بوسیدن رخسار که فطعا منظور حافظ بوسه بر رخسار یار است
قبله گاه حاجت . [ ق ِ ل َ / ل ِ هَِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنکه حاجت ها برآورد. آنکه در خواستن نیازها بدو روی آورند : چون قبله گاه حاج...
قبله گاه مجوس . [ ق ِ ل َ / ل ِ هَِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بمعنی قبله ٔ زردشتیان است که ...
قبله ٔ زردشتیان . [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ زَ دُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (آنندراج ). بمعنی قبله ٔ دهقان است که کنایه از آتش ...
بوصلة. قطب نما را به انگلیسی کامپس ۞ و به فرانسه بوسل ۞ و به عربی بوصلة میگویند، مشابهت اسمی میان نام آن به فرانسه و عربی نویسندگان دائرةالمعارف بریتا...
قَبَله (به ترکی آذربایجانی:Qəbələ) نام بخشی در شمال جمهوری آذربایجان است که مرکز آن شهر تاریخی قبلهاست. در این بخش یک سامانه هشدار رادار وجود دارد که...
compase Rose برای اولین بار درباره Composs Rose چیزی های نوشته می شود تا فرهنگ و علم دریانوردی ایرانی در زمان مکانی که قبلا داشته رو نمای شود احتمالا ...
قبلة. [ ق ُ ل َ ] (ع اِ) بوسه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آنچه جادوگر بدان دل کسی به دیگری مایل کند. || نشانی است که در پیش گ...
قبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] (ع اِ) چرخه ٔ ریسمان . || ریگ توده ٔگرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، قَبَل . (منتهی الارب ). || سرفه ....