قبول کردن
نویسه گردانی:
QBWL KRDN
قبول کردن . [ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اجابت کردن . || راضی شدن . || پذیرفتن . || پسندیدن . || تسلیم شدن . || مطیع گردیدن . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خرقه قبول کردن . [ خ ِ ق َ / ق ِق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جانشین مرشد شدن : چندان بمان که خرقه ٔ ازرق کند قبول بخت جوانت از فلک پیر ژنده پوش...