قتع
نویسه گردانی:
QTʽ
قتع. [ ق َ ت َ ] (ع اِ) کرمک سرخ چوبخوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). یکی آن قتعه است . رجوع به قتعه (ابن بیطار) شود و گویند دیوچه است . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
قطا. [ ق َ ] (اِخ ) (ذوالَ ...)موضعی است . (معجم البلدان ). رجوع به ذوالقطا شود.
غطا. [ غ ِ ] (ع اِ) پرده . پوشش . رجوع به غطاء شود : دلیل مایه ٔ ناز و نواز گشت دلش غطای عالم ذل و نیاز گشت عطاش . سنائی .چون وحش پای بند س...
غطاء. [ غ ِ ] (ع اِ) پوشش . (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (مهذب الاسماء). پرده و پوشش . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || سر دیگ و آن ت...
خوش قطع. [ خوَش ْ / خُش ْ ق َ ] (ص مرکب ) خوش شکل . خوش ترکیب . با اندازه ٔ نیک . به اندازه بریده شده . (ناظم الاطباء). چیزی که اندازه ٔ آن متن...
این دو و اژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: کومیدا kumidâ (سنسکریت: kunedâ) **** فانکو آدینات 09163657861
قطع (کتاب). به اندازه طول و عرض کتاب و هر نوع نشریه، قطع گفته میشود. هدف از آن رواج اندازههای مختلف برای کتاب، بهمنظور استفاده آسانتر یا متناسب با...
حجیة قطع. [ ح ُج ْ جی ی َت ِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به قطع شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این ترکیب نادرست عامیانه است. درست آن «به قطع و یقین» است؛ یعنی قطعاً و یقیناً.
این واژه پارسی ـ عربی است و پارسی آن اینهاست:
یَواکِم، بوئیت، یوزیم (اوستایی)
ژوئیت (اوستایی: چوئیت)
اَپیگومان، ایوَر (پهلوی)
یَستیام (سنسکریت: یَ...