اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قد دادن

نویسه گردانی: QD DʼDN
قد دادن . [ ق َ دَ ] (مص مرکب ) رسیدن : این حوض به من قد نمیدهد. عقلم به این کار قد نمیدهد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.