اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قدم داشتن

نویسه گردانی: QDM DʼŠTN
قدم داشتن . [ ق َ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از ثابت و پایدار بودن . (آنندراج ) :
نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
غلام همت سروم که این قدم دارد.

حافظ (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.