قر آمدن
نویسه گردانی:
QR ʼAMDN
قر آمدن . [ ق ِم َ دَ ] (مص مرکب ) کون و کچول کردن . کون چرخاندن .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
غر آمدن . [ غ ِ م َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه قر دادن . غردادن . قر آمدن . جنباندن جزء یا تمام بدن از روی ناز: این قدر غر نیا. رجوع به غ...