اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرابت

نویسه گردانی: QRʼBT
قرابت . [ ق َ ب َ ] (ع اِمص ، اِ) خویشی و خویشاوندی . رجوع به قرابة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
قرابت دار. [ ق َب َ ] (نف مرکب ) دارای نسبت خواه از طرف خون یا از طرف ازدواج . || خویشاوند. (ناظم الاطباء).
قرابت داری . [ ق َ ب َ] (حامص مرکب ) خویشی و خویشاوندی . (ناظم الاطباء).
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین آنها این است: اوپَئیتی (سنسکریت)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
آفنیته (به انگلیسی: Affinity) به توانایی ترکیب اجزای شیمیایی غیر مشابه با یکدیگر گفته می‌شود. این اصلاح همچنین هنگامیکه دو چند اتم یا ترکیب غیر یکسان ...
غرابت . [ غ َ ب َ ] (ع مص ) غَرابة. غامض و خفی بودن : غرب الکلام غرابة؛ غمض و خفی .- غرابت کلمه ؛ غموض آن . (اقرب الموارد).- || وحشی بود...
غرابت داشتن . [ غ َ ب َت َ ] (مص مرکب ) شگفت بودن . عجیب بودن . غریب بودن .- غرابت داشتن کلمه ؛ وحشی بودن آن و ناروشنی معنای آن و غیر م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.