اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرار

نویسه گردانی: QRʼR
قرار. [ ق َ ] (اِخ ) عمرانی گوید: جایی است در روم . (از معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
قول و قرار. [ ق َ / قُو ل ُ ق َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) عهد و پیمان . رجوع به قول شود.
قرار گرفتن بر چیزی. بر چیزی قرار گرفتن. قرار یافتن بر چیزی. قرار در اینجا به معنای تصمیم و رأی و حکم نهایی و محکم و تخلف‌ناپذیر و تغییرناپذیر است: «و ...
زدن، شلیک کردن، تاختن، تازش - آفند - حمله کردن (حقیقی و مجازی) (فرهنگ بزرگ سخن). هدف و قرار دو واژه ی عربی است و همتای پارسی ترکیب: هدف قرار دادن این ...
این سه واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: انانوتان ánânutân (سنسکریت: ánanuttâna) **** فانکو آدینات 09163657861
قول و قرار دادن . [ ق َ / قُو ل ُ ق َ دَ ] (مص مرکب ) عهد بستن . پیمان بستن . رجوع به قول شود.
کسی یا چیزی که در برابر بزرگتر ومهمتر از خود قرار گیرد وجلوه ونمود نداشته باشد (فرهنگ عمید).
طول و عرض قرار دادن . [ ل ُ ع َ ق َ دَ ] (مص مرکب ) چیز بی رتبه را عظیم القدر قرار دادن و مقرر کردن . (آنندراج ).
سیاه سیم زراندود چون به بوته برند خلاف آن به درآید که خلق پندارند
غرار. [ غ ِ ] (اِ) جوال . در لهجه ٔ تبریزیان خرار و خرال و خارال گویند و آن را بر نوعی جوال بزرگ که از کنف سازند اطلاق کنند. این کلمه در عر...
غرار. [ غ ِ ] (ع اِ) ج ، اَغِرَّة. (اقرب الموارد). دم تیر و نیزه و شمشیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) : مگر غبار فتنه را که زمان از زمین بلا ا...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.