اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرین شدن

نویسه گردانی: QRYN ŠDN
قرین شدن . [ ق َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) یار شدن . همسر شدن :
خاک خراسان بخورْد مر دین را
دین به خراسان قرین قارون شد.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.