اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قس

نویسه گردانی: QS
قس . [ ق َس س ] (ع مص ) رنج دادن و آزردن به سخن زشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند: قسّهم قسّاً؛ رنج داد و آزرده کرد ایشان را به سخن زشت . (منتهی الارب ). || سخن چینی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). سخن چینی نمودن . (منتهی الارب ). || از پی فراشدن . (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد). در پی چیزی شدن و جستن آنرا. (منتهی الارب ). || تنها چرا کردن شتر. (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد). || نیکو چراندن شتران . || نیکو راندن شتران . || خوردن : قس ما علی العظم ؛ خورد هرچه بر استخوان بود از گوشت و مغز آن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شکل غلط قس علیهذا
غث و سمین کردن . [ غ َث ْ ث ُ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گزیدن . انتخاب کردن . به گزینی . به گزینی کردن . خوب و بد کردن . بد و خوب کردن . || جدا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.