قس
نویسه گردانی:
QS
قس . [ ق َس س ] (ع اِ) خداوند شتران که پیوسته ملازم آنها باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || مهتر ترسایان و دانشمند آنها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). من کان بین الاسقف و الشماس . (اقرب الموارد). ج ، قُسوس . (اقرب الموارد). رجوع به قُس ّ شود. || پشک . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). صقیع. (اقرب الموارد). || ژاله و شبنم . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
غث و سمین کردن . [ غ َث ْ ث ُ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گزیدن . انتخاب کردن . به گزینی . به گزینی کردن . خوب و بد کردن . بد و خوب کردن . || جدا...