قسر
نویسه گردانی:
QSR
قسر. [ ق َ ] (ع مص ) به ستم بر کاری داشتن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). به قهر و کراهت به کاری واداشتن . گویند:قسره علی امر؛ اکرهه علیه . (از اقرب الموارد): قسر دایم بر طبیعت محال است . || (اِمص ) ستم .
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
قصر ابی الخصیب . [ ق َ رُ اَبِل ْ خ َ ] (اِخ ) در بیرون شهر کوفه نزدیک سدیر واقعاست . این قصر یکی از تفریحگاههایی است که بر شهر نجف مشرف است...
قصر بهرام گور. [ ق َ رِ ب َ م ِ ] (اِخ ) نزدیک همدان و در دهی به نام جوهسته واقع است . این قصر از قطعه سنگ حجاری شده ساخته شده است و از عج...
قصر میدان خالص . [ ق َ رِم َ ل ِ ] (اِخ ) در بغداد واقع است . (معجم البلدان ).
قلعه کوکا. قصر/قلعه ای است با شکوه که در قرن پانزدهم م. برای مطران/اسقف اعظم اشبیلیه و دون آلونسو د فونسکای یکم، اسقف کوکا و ألیس، ساخته شد. این قلع...