قسر
نویسه گردانی:
QSR
قسر. [ ق ِ س ِ ] (ص ) بی حاصل . نازا. عقیم . عاقر. سترون .
- قسر دررفتن حیوان ؛ بار نگرفتن و نزادن و حمل برنداشتن آن هنگام جفت گیری .
- || و در کنایه به معنی هر کاری است که به نتیجه نرسد.
- قسرکُس ؛ ناسزائی است که بزنان گویند یعنی زنی که فرزند نتواند آوردن .
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
قصر قمشه . [ ق َ ق ُ ش ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 21 هزارگزی شمال باختر شیراز و کنار راه شوسه ٔ اردکان ب...
قصر کثیر. [ ق َ رِ ک َ ] (اِخ ) در نواحی دینور قرار دارد. (معجم البلدان ).
قصر کجور.[ ق َ رِ ک ُ ] (اِخ ) نام جایی است مشهور در حوالی کجور. رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 148 شود.
قصر کلیب . [ ق َ رِ ک ُ ل َ ] (اِخ ) (قصر بنی کلیب ) دهی است در صعید مصر در مشرق نیل نزدیک فاو. (معجم البلدان ).
قصر لورا. [ ق َ رِ ] (اِخ ) نام قصری است که در حدود کجور که به وسیله ٔ اسماعیلیه بر بالای کوهی ساخته شده است . رجوع به ترجمه ٔ مازندران و...
قصر میان . [ ق َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهرود بخش راین شهرستان بم واقع در 29000 گزی خاوری راین و 12000 گزی باختر شوسه ٔ بم به کرمان . موقع ...
قصر عیسی . [ ق َ رِ سا ] (اِخ ) قصری است منسوب به عیسی بن علی بن عبداﷲبن عباس ، و آن نخستین قصری است که هاشمیان در دوره ٔ منصور عباسی در...
قصر عیسی . [ ق َ رِ سا ] (اِخ ) در بصره در خریبه قرار دارد و در ادبیات و اشعار عرب از آن یاد شده است . (معجم البلدان ).
قصر فلنج . [ ق َ ف َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهرود بخش راین شهرستان بم واقع در 28000 گزی جنوب خاوری راین و 13000 گزی باختر شوسه ٔ بم به ...
قصر ریان . [ ق َ رِ رَی ْ یا ] (اِخ ) در مشرق دجله ٔ موصل از توابع نینوی نزدیک باعشیقا است و قبر شیخ صالح ابواحمد عبداﷲبن حسن بن مثنی معروف ...