قسر
نویسه گردانی:
QSR
قسر. [ ق َ ] (اِخ ) ابن عبقربن انماربن اراش بن عمروبن الغوث . تیره ای است از بجیلة. (اللباب ). قسربن عبقربن انماربن اراش ، از قحطان و جد جاهلی است ، و گویند نام او مالک بوده و قسر لقب داشت . از فرزندان وی تیره های فراوانی به وجود آمد. اسماعیل بن عمار اسدی که از شاعران مخضرم امویان و عباسیان است گوید :
بکت المنابر من فزارة شجوها
فالیوم من قسر تضج ّ و تجزع .
رجوع به الجمحی ص 289 و جمهرة الانساب ابن حزم ص 365 و 366 و اعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 40 شود.
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
قصر ابی الخصیب . [ ق َ رُ اَبِل ْ خ َ ] (اِخ ) در بیرون شهر کوفه نزدیک سدیر واقعاست . این قصر یکی از تفریحگاههایی است که بر شهر نجف مشرف است...
قصر بهرام گور. [ ق َ رِ ب َ م ِ ] (اِخ ) نزدیک همدان و در دهی به نام جوهسته واقع است . این قصر از قطعه سنگ حجاری شده ساخته شده است و از عج...
قصر میدان خالص . [ ق َ رِم َ ل ِ ] (اِخ ) در بغداد واقع است . (معجم البلدان ).
قلعه کوکا. قصر/قلعه ای است با شکوه که در قرن پانزدهم م. برای مطران/اسقف اعظم اشبیلیه و دون آلونسو د فونسکای یکم، اسقف کوکا و ألیس، ساخته شد. این قلع...