قصب انجیر. [ ق َ ص َ اَ ] (اِ مرکب ) قسمی از شیرینی است ، و شاید قصب الجیب تصحیف این کلمه باشد. بسحاق اطعمه در فصل شیره و شربت آورد
: لوحش اللَّه ز مربای ترنج و به و سیب
زنجبیل و عدنی رخ کندت چون گلنار
نخود و کشمش و پسته خرک و میوه ٔ تر
قصب انجیر و دگر سرمش اسفید بیار.
بسحاق اطعمه .
شاید در بیت ذیل نیز از قصب مراد قصب انجیر باشد:
بسحاق دوان شد چو سگان از پی میده
باز از هوس قصب و خرک باره گره بست .
بسحاق اطعمه .
و شاید انجیر برشته کشیده ٔ خشک باشد
: و قصب انجیر [ یا قصب الجیب ] حدیثش که چون نیشکر میخورند. (گلستان سعدی ). رجوع به قصب الجیب شود.