قصد
نویسه گردانی:
QṢD
قصد. [ ق َ ص َ ] (ع اِ) عوسج . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). درختی است خاردار، و گویند عصای موسی از آن درخت بوده است . (منتهی الارب ). و این کلمه ای است یمانی . (اقرب الموارد). قصد العوسج و الارطی و الطلح و نحو ذلک ؛ ساقه های نرم و نازک آنها. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || برگ درخت عضاه ، و یکی ِ آن قصدة است . (اقرب الموارد). برگ درخت عضاه که در ایام خریف برآورد. (منتهی الارب ). || (اِمص ) گرسنگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قثد. [ ق َ ] (ع مص ) قَثَد (خیار) خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و فعل آن از باب «نصر» است . (منتهی الارب ).