گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قصر نویسه گردانی: QṢR قصر. [ ق َ ص ِ ] (اِخ ) ۞ [ اقلیم ] ایالتی از اسپانیا، و در آن است قصر منسوب به ابودانس و در آن است یابره و بطلیوس و شریشه و مارده و قنطرةالسیف و قوریه . (الحلل السندسیه ج 1 ص 78، 88، 308، 356، 425). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی قصر انس قصر انس . [ ق َ رِ اَ ن َ ] (اِخ ) در بصره است . این قصر به انس بن مالک خادم رسول خدا (ص ) منسوب است . (معجم البلدان ). قصر اوس قصر اوس . [ ق َ رِ اَ ] (اِخ ) در بصره است ، و به اوس بن ثعلبةبن زفر که در زمان امویان حاکم خراسان بود منسوب است . (معجم البلدان ). قصر زرد قصر زرد. [ ق َرِ زَ ] (اِخ ) کوشک زرد. نام قریه ای از بلوک سرحد چهاردانگه از بلوکات سردسیر فارس . (یادداشت مؤلف ). قصر عسل قصر عسل . [ ق َ رِ ع ِ ] (اِخ ) قصری است به بصره . (معجم البلدان ). قصر علی قصر علی . [ ق َ رِ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جره ٔ بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع در 62 هزارگزی جنوب خاور کازرون و شمال رودخانه ٔ جره . موقع... قصر قجر قصر قجر. [ ق َ رِ ق َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کسبایر بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد در 24 هزارگزی شمال باختری بجنورد و 10 هزارگزی شمال شوس... قصر نور قصر نور. [ ق َ رِ ] (اِخ ) نام قصری است در ساری که رستم فرزندخود را در آن به خاک سپرده است . رابینو آرد: رستم بعد از نبرد شومی که با پسر ... نهر قصر نهر قصر. [ ن َ رِ ق َ ] (اِخ ) قصبه ٔمرکزی دهستان و بخش قصبه ٔ معمره ٔ شهرستان آبادان است . در طول جغرافیایی 48 درجه و 31 دقیقه و 30 ثانیه و... قصر هلال قصر هلال . [ ق َ رِ هَِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد در 40 هزارگزی شمال باختری طرقبه . جلگه و معتدل است . سکنه 22 ... قصر قمشه قصر قمشه . [ ق َ ق ُ ش ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 21 هزارگزی شمال باختر شیراز و کنار راه شوسه ٔ اردکان ب... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۰ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود