اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قلاءة

نویسه گردانی: QLAʼ
قلاءة. [ ق َ ءَ ] (ع اِ) جای تابه و پتیله ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کارخانه ٔ تابه سازی . (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد به تشدید لام ضبط شده است : القَلاّءة؛ الموضع تتخذ فیه المقالی . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
قلعه چه . [ ق َ ع َ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خانمیرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 25هزارگزی خاور لردگان و 6هزارگزی راه لردگان ب...
قلعه چی . [ ق َع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 9هزارگزی شمال خاوری بوکان و 6هزارگزی خاور شوسه ٔ بوکان...
قلعه بن . [ ق َ ع َ ب ُ ] (اِخ ) یکی از محلات آمل . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 153 شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قلعه نی . [ ق َ ع َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان زاده بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 15هزارگزی خاور تربت حیدریه و 3هزارگزی جنوب شوسه ...
قلعه لر. [ ق َ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه ، واقع در 11هزارگزی شمال باختری نقده و در مسیر شوسه ٔ اشنوی...
قلعه لر. [ ق َ ع َ ل َ ](اِخ ) دهی است از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر و از لحاظ اداری تابع بخش بستان آباد از شهرستان تبریز، واقع ...
قلعه لو. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در 13هزارگزی جنوب خداآفرین و 20هزارگزی شوسه ٔ اهر به ...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) کلاته ای است در سبزوار.
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 29هزارگزی باختری ورامین و 5هزارگزی خاور شو...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۸۷ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.